loading...
تفریح و سرگرمی
Navid بازدید : 27 شنبه 14 تیر 1393 نظرات (0)

ه کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق ... چون تشنه عشق روزی سیراب می شود.  ویکتور هوگو

مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.ویکتور هوگو

بیش از آنکه خزان از راه برسد ، از هر بهار بهره مند شو .ویکتور هوگو

زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید.ویکتور هوگو

چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!ویکتور هوگو

بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست.ویکتور هوگو

در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند ، نباید یاری خواست ،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست.ویکتور هوگو

اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.ویکتور هوگو

ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند.ویکتور هوگو

جان آدمی چه اندوهگین است ،هنگامی که اندوهش از عشق است.ویکتور هوگو

عشق ، زیبا و زشت نمیشناسد.ویکتور هوگو

هر زن پاکدامنی ،زیبا و دلپسند است. ویکتور هوگو

زندگانی گل است و عشق ، عسل آن. ویکتور هوگو

هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند. ویکتور هوگو

اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود ،نه نوآوری میشد نه کشفی.ویکتور هوگو

از لابه لای شدیدترین تاریکی ها ، نور راستی برافروخته می شود.ویکتور هوگو

آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو! ویکتور هوگو

لغزش انسان تدریجی است . بدیها در وجود ما ،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند .حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته ، چنین ویژگیهایی دارند. ویکتور هوگو

اگر نمیخواهی تو را بیازمایند ، کار خود را درست انجام بده . ویکتور هوگو

بزرگترین آزمون گیرنده ، خداست و کوچکترین آزمون دهنده ، بنده ی خدا.ویکتور هوگو

روزی جهانیان ،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد.ویکتور هوگو

هرچه خدایی نیست ، فرو ریختنی است.ویکتور هوگو

یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است.ویکتور هوگو

عذاب وجدان ، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است.ویکتور هوگو

هر چه از کوه بالاتر می رویم ، چشم انداز گسترده تری می بینیم.ویکتور هوگو

لطف زن مانند ماسه خطرناک است.ویکتور هوگو

چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.ویکتور هوگو

Navid بازدید : 46 شنبه 14 تیر 1393 نظرات (0)

بر اساس گزارش روابط عمومی ایرانسل و همراه اول -->

بیشترین اس ام اس فرستاده شده در تاسوعا .. عاشورا  و 22 بهمن :

- دیدمت عزیزم:-*

+ منم دیدمت نفسم:-*

:)))))

*************************

مردم ادکلن capitan black میخرن بالای 200 هزار تومن

اونوقت من بابام یه مایع دستشویی با رایحه هلو خریده هر وقت میخوام برم بیرون

دست و صورتمو باهاش میشورم :)))

خیــــــــلی ام راضیم D:

*************************

دﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎ ﻫﺮﺟﺎ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺍﺳﺖ.......

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

ﻧﺎﻡ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺭﺧﺸﺪ

 

*********************************

 

میگن ارمین 2afm دوست دخترشو در حال لایك كردن صفحه علیرضا حقیقی دیده منتظر اهنگ جدیدش باشید

 

*********************************

 

ماه رمضون موقع نهار تازه متوجه میشی تمام اطرافیانت مریض احوالن

یکی ناراحتی معده داره یکی مشکل قلبی یکی بیماری کلیوی خیلی ناراحت کنندس

 

************************

 

ﻭﺻﻴﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭقتی من ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺮﻡ ﺿﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ
ﻋﻴﻨﻚ ﺩﻭﺩﻳﻤﻮ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺧﺎﻙ کنین
نیست همش ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﻡ مبارکم ﻣﯿﺒﺎﺭﻩ

ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﻢ ﺣﺴﺎسه...

 

********************

 

نزار تو حال خودم باشم،سحر شده بیدارم کن تا پا شم
{آهنگ جدید امیر تتلو ویژه ی ماه رمضان و تیتراژ برنامه پرطرفدار ماه عسل احسان علیخانی}

 

*******************

Navid بازدید : 39 شنبه 14 تیر 1393 نظرات (0)

 

خاطره سرهنگ - بستن دگمه پیراهن یک معلول ذهنی

 

کنار خیابون ایستاده بودم که دیدم یه عقب مونده ذهنی که آب دهنش کش اومده بود و ظاهر نامناسب و کثیفی داشت به هر کسی که میرسه با زبون بی زبونی ازش میخواد دگمه بالای پیراهنش رو ببنده، اما چون ظاهرخوب و تمیزی نداشت همه ازش اکراه داشتن و فرار میکردن!
دو سه تا سرهنگ راهنمایی و رانندگی با چند تا مامور وسط چهار راه ایستاده بودن و داشتند صحبت می کردند. یکی از اونها معلوم بود نسبت به بقیه از لحاظ درجه ارجحیت داره چون خیلی بهش احترام میذاشتن. 
این عقب مونده ذهنی رفت وسط خیابون و به اونها نزدیک شد و از همون سرهنگی که ذکر کردم، خواست که دگمه اش رو ببنده! سرهنگ بیسیم دستش رو به یکی از همکارانش داد و با دقت دگمه پیراهن اون معلول ذهنی رو بست و بعد از پایان کارش وسط خیابان و جلوی اون همه همکار و مردم به اون عقب مونده ذهنی یه سلام نظامی داد و ادای احترام کرد!
اون عقب مونده ذهنی که اصلا توقع این کار رو نداشت خندید و اون هم به روش خودش سلام داد و به طرف پیاده رو اومد.  لبخند و احساس غروری که توی چهره اش بود رو هیچوقت فراموش نمی کنم.
بعد از این قضیه با خودم گفتم کاش اسم و مشخصات اون سرهنگ رو یاد داشت می کردم تا با نام بردن ازش تقدیر کنم، اما احساس کردم اگر فقط به عنوان یک انسان ازش یاد کنم شایسته تر باشه، این کار جناب سرهنگ باعث شد اشک توی چشمام جمع بشه و امیدوار بشم که هنوز انسانهایی با روح بزرگ وجود دارند. زنده باشی جناب سرهنگ!

تعداد صفحات : 4

درباره ما
سلام به وبلاگ ما خوش امدید ما در این وبلاگ سعی میکنیم مطالب سرگرم کننده ای بزاریم،امیدواریم لذت ببرید ! لطفا با توجه به لیست موضوعات سایت وارد مطالب مورد علاقه ی خود شوید ! با تشکر از همه !
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید درباره ی کدوم موضوع بیشتر مطلب بزاریم؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 122
  • بازدید سال : 541
  • بازدید کلی : 13,397